Translation of the Holy Quran by Dr. Gilani

 

ترجمه دکتر گيلانی

نازل شده در مکه - شامل ١٢۳ آيه

فقط خدا - فقط قرآن

سوره هود - سوره  ١١

 

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

به نام خداي بخشاينده هستی بر همه و بسيار مهربان برنيكان ذ

الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ

 

1- الر (از الله به رسول)
   این کتابی است که آیات آن همه از جانب خدای پرحکمت و برهمه آگاه، پایه گذاری واستوار گشته و نیز شرح داده شده است.

 

أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ

 

2- (و پیام اصلی و پایه ای آن) این است که کسی جز خدای یگانه را پرستش نکنید
    و اینکه من (محمد) از جانب خدا و بوسیله این کتاب ، پیامبری هشدار دهنده (به نتایج بدیها) و مژده دهنده (به پاداش خوبیها) هستم. 
 

 

وَأَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ
      كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ

 

3- و اینکه از خداوند، پروردگارتان برای اشتباهات و گناهان گذشته تان آمرزش و بخشش خواسته
   و سپس بسوی او باز گردید (يعنی در راستای رهنمائی او زندگی کنید،)
   تا اینکه شما را تا پایان زندگيتان و مدت معین عمر از نعمتهای ارزشمند بهره مند ساخته
   و بهر فردی که شایسته لطف مخصوص او است، آن لطف ویژه را به او عنايت بفرمايد.
   و اگر از این آئین راستین روی گردان شوید، من (محمد) برای شما از عذاب روز بزرگ رستاخیز بیمناک هستم.
 

 

إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 

 

4- بدانید که بازگشت همه شما بسوی خداست و او برهمه چیز تواناست

 

أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُواْ مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

 

5- آگاه باشید که آنها (منافقان) سر و سینه خود را بهمدیگر نزدیک و خم کرده
    و خود را جوری می پوشانند که پچ پچ گوئی هایشان را از او (پیامبر) مخفی نگهدارند
    (ولی نمیدانند که) حتی در حالیکه با لباس خود را می پوشانند، خدا آنچه را پنهان و یا آشکار میکنند، میداند
    چون او به درون نیات (نيت ها) و اسرار سینه ها (شخصیت و طرز تفکر افراد) کاملاً آگاه میباشد.

 

وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ 

 

6- و هیچ موجود زنده و جنبنده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی آن از جانب خداست
   و او قرارگاه و محل بازگشت گردش آن را میداند
   و دانش همه (اين موضوعات و جزئيات) در کتاب مشیت وعلم ازلی خداوند آشکارا وجود دارد.

 

وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى
      الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ
      لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ

 

7- او همان است که آسمانها و زمین را در شش دوره زمانی آفرید
   و مشیت قدرت نمائی اش در خلقت جهان هستی این بود که جهان مادی ،
  
بحالت آب مانند (حالت بخار يا مایع و روان و يا جامد مانند يخ) باشد.
   (بعدها در اثر چرخش شدید، حالت گاز و بخار و مایع به کرات بی شمار تبدیل و به حالت جامد درآمدند
   و در روی کره زمین خدا انسان را با بدنی آبکی و روحی از رحمت بیکران خود قرار داد،)
   تا شما انسانها را (با مواجه کردن شما با اینهمه نشانه های پرعظمت،) قدرت بی انتهای خود را در خلقت بنمایاند
    و بيازمايد که برخورد و رفتار کدامیک از شماها (در مواجهه با عالم هستی) زیباتر و دلپذیرتر و بهتر است!
   (پس از این آزمون زندگی شما را میمیراند و پس از دوره برزخ پس از مرگ، در روز رستاخیز برای زندگی جاودانی برمیانگیزد)
   واگر بگوئی که پس از مرگ، شماها حتماً دوباره در رستاخیز (برای زندگانی جاودانی) برانگیخته و برپا میشوید،
   آنهائیکه عادت به انکار و کفرورزی دارند، خواهند گفت:
   " این وعده رستاخیز بی اساس و چیزی جز جادوگری آشکار (و وانمود دروغين) نیست."

 

وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

 

8- واگر مجازات این کافر ان را تا مدتی به تأخیر بیاندازیم ، با مسخره می پرسند:
   " پس چه چیز مانع این مجازات شده است؟"
   بدانند روزی که آن مجازات به سراغ شان میآید، هیچ چیز جلوی آنرا نمیگیرد
   و آنچه را که راجع به آن مسخره میکردند، برآنها مستولی میگردد.

 

وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُوسٌ كَفُورٌ

 

9- و اگر انسان (تربیت نیافته) را به نعمتی برخوردار سازیم وسپس از او بگیریم، بسیار ناامید شده و کفران نعمت میگوید.

 

وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ

 

10- و اگر پس از سختی ها و رنج ها، نعمتهائی باو برسانیم
    (تصور میکند که سختیها خود بخود از بین رفته و آن نعمتی که باو رسیده، از خود اوست)،
    میگوید دیگر ناراحتیها و رنج ها از من رفع شد و غرق شادی و فخرفروشی میشود .

 

إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ

 

11- مگر آنها که (در سایه ایمان و توکل بخدای یگانه،) صبر وبردباری داشته و مرتب به کارهای نیک و صالح می پردازند،
     اینها مردمانی هستند که مورد آمرزش خداوند و پاداش بزرگ خواهند بود.

 

فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقُولُواْ لَوْلاَ أُنزِلَ
عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاء مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنتَ نَذِيرٌ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

 

12- (ای پیامبر) مبادا ابلاغ برخی از آنچه را که بتو وحی میشود، به تأخیر بيندازی چون از حرفهائی که (کافران) میگویند مانند:
    "چرا گنجی براو نازل نشده و یا چرا فرشته ای همراهش نیامد؟ "، (از اين حرفها) سینه ات تنگ و دلتنگ میشود
    (تو دلتنگ و ناراحت نباش. کار ابلاغ وحی خدا را ادامه بده)
    زیرا که تو پند و هشدار دهنده (به نتایج بدیها) هستی و خدا خود مواظب همه چیز است.

 

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

 

13- یا اینکه میگویند: " (محمد این قرآن را از خودش درست کرده و ) به دروغ (به خدا) نسبت میدهد."
    بگو: " اگر راست میگوئید ، شما هم ده سوره مانند آن از خود ساخته و بیاورید و برای کمک در درست کردن آن،
    غیر از خدا، هرکسی را که میتوانید به کمک بگیرید. "

 

فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أُنزِلِ بِعِلْمِ اللّهِ وَأَن لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ

 

14- پس چنانچه (آن یاوران) دعوت شما را نپذیرفتند، بدانید که این (قرآن) از علم خدا نازل شده
     و بدانيد که هیچ معبودی شایسته و سزاوار پرستش نیست جز او ، پس آیا تسلیم خدا و مسلمان میشوید؟"   

 

مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ

 

15- کسلنی که فقط خواستار زندگی دنیا و زینت و تجمل های آن باشند، مزد اعمالشان را در این جهان بدون کم و کاست به آنها میدهیم
     و در آن (پاداش سعی شان در دنيا،) به آنها مضايقه نمیشود.

 

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ

 

16- اینها کسانی هستند که در آخرت و زندگی جاودانی، بهره و نصیبی جز آتش (و سوزش شدید پشیمانی) ندارند
     و نتیجه همه آنچه را در دنیا ساخته و درست کرده بودند (چون فقط برای نفع مادی و برای غیر از خدا بود)
     برباد رفته و هیچ میشود و اعمالشان باطل و پوچ می‌شوند. 
1

 

أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ
      كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ
      مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَق مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ

 

17- آیا کسی که دلیل روشن و آشکاری از پروردگارش دارد (یعنی محمد که آیات آشکار خدا را دارد و برطبق آن رفتار میکند)
     و شاهد و گواهی از او(از خاندان او) آن را می‌خواند و پیش از آن کتاب موسی (تورات) که پیشوای هدایت و رحمت خدا بوده است، 
2
     گواهی برظهور او داده است (همانند کسی است که این مشخصات را نداشته باشد؟)
     افرادی که باین حقایق آگاه شوند، به آن ایمان میآورند و هرکس از گروههای مختلف به آن کافر شود، آتش جهنم وعده گاه اوست.
     از اين رو تردیدی درآن نداشته باش.
     براستی این گفتار حق و حقیقت از سوی خداوند توست، ولی اکثر مردم ایمان نمیآورند.

 

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ
      هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ

 

18- و چه کسی ستمکارتر از آنست که به خدا افترا و دروغ ببندد؟
     اینگونه افراد در رستاخیز به پروردگارشان عرضه میشوند و گواهان (برافترا و دروغگوئی شان) خواهند گفت
     که اینها همانهائی هستند که برخدا دروغ می بستند.
     آگاه باشید که لعنت خدا بر ستمگران میباشد.

 

الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ

 

19- همانهائی که مردم را از راه خدا باز داشته و کوشش ميکنند که راه او را (راه حق را) نادرست وکج جلوه بدهند و به آخرت ایمان ندارند.

 

أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُواْ مُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا كَانَ لَهُم مِّن دُونِ اللّهِ
      مِنْ أَوْلِيَاء يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُواْ يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَمَا كَانُواْ يُبْصِرُونَ

 

20- اینها هیچگاه توانائی فرار از عذاب خدا در روی زمین را نداشته و جز خدا، یاوران دیگری برايشان وجود ندارد.
     عذاب خدا در مورد آنها دو برابر خواهد بود (هم خود نادرستی پیشه کرده و هم مردم راگمراه کرده اند).
     آنها هرگزتوان و تمایل شنیدن حرف حق و دیدن حقائق را نداشتند.

 

أُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ

 

21-  اینها کسانی بودند که به وجود و شخصیت خودشان زیان وارد کردند
      و همه آن چیزهای دروغین آنها از نظرشان محو و نابود میگردند.

 

لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الأَخْسَرُونَ

 

22- در نتیجه، اینها در آخرت ازهمه زیانکاترند
    (چون نتیجه همه تلاشهای نادرست آنها نه تنها هیچ و پوچ است، بلکه سبب بدبختی شان میشود).

 

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَى رَبِّهِمْ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

 

23- مسلماً کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته و صالح انجام داده اند و با کمال خضوع تسلیم خداوندشان بودند،
     ایشان یاران بهشت هستند و جاودانه درآن خواهند زیست.

 

مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالأَعْمَى وَالأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ

 

24- مثال این دو گروه (کافران و دروغ گويان از یکسو و مؤمنان نیکوکار و مخلص خدا از سوی دیگر)
     مثل اختلاف بین کسی است که کور و کر (از حقائق) است در مقابل کسی که بینا و شنواست،
     آیا این دو همانند یکدیگرند؟
     آیا متوجه تفاوت وضع اینها نميشويد؟

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ

 

25- همانا ما نوح را به سوی قومش روانه کردیم و او گفت: " من براستی برایتان یک هشداردهنده روشنگری (از سوی خدا) هستم."

 

أَن لاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ اللّهَ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ

 

26- " (و اين) که دیگر غیر از خدای یگانه را نپرستید وگرنه برای آینده شما از عذاب روزی دردناک میترسم! "

 

فَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قِوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلاَّ بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ
      إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ

 

27- سران و اشراف کافر قوم او در پاسخ گفتند: " ما ترا جز بشری مانند خود نمی بینیم
     و مردمانی که از تو پیروی میکنند را نیز جز از افرادی عامی طبقه پائین و ساده لوح نمی بینیم
     و هیچ برتری برای شما در برابر خود مشاهده نمی کنیم، حتی گمان داریم که شما دروغگو هستید."

 

قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّيَ وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ

 

28- نوح گفت: " ای قوم من، آیا هیچ ملاحظه کردید اگر من دلیلی آشکار از جانب پروردگارم داشته باشم
    و بر من نعمتی (برای رهنمائی شما) داده باشد که از دید (ظاهربین شما) مخفی باشد (آيا باز هم انکار خواهيد کرد؟).
    آیا مگر ما شما را مجبور به ایمان (به خدای یگانه و پیامبری) میکنیم، درحالیکه شما ازآن بی میل هستید؟"

 

وَيَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَمَآ أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاَقُو رَبِّهِمْ وَلَكِنِّيَ أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ

 

29- " و ای قوم من، در برابر این مأموریت الهی، من ازشما که تقاضای مال و منالی نمیکنیم،
     اجر و مزد من فقط از خداست و من هرگز افرادی را که ایمان آورده اند (بخاطر شما) از خود نمیرنجانم و طرد نمیکنم،
     چونکه آنها به ملاقات پروردگارشان خواهند رسید ولی من شما را مردمی به جهل رو آورده و نادان می بينم."

 

وَيَا قَوْمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ اللّهِ إِن طَرَدتُّهُمْ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ

 

30- " و ای قوم من، اگر من آن مؤمنان رااز خود طرد کنم، و از آنجهت مستوجب عذاب الهی قرار بگيريم،
      چه کسی میتواند مرا از آن عذاب خدا نجات و یاری دهد؟
      آیا متوجه اهمیت اين موضوع نیستید؟ "

 

وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي
      أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللّهُ خَيْرًا اللّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ

 

31- " و من بشما نمیگویم که گنجهای خدا نزد من است و غيب هم نمیدانم و ادعا ندارم که فرشته ای هستم
     و نیز نمیگویم که آنها که در نظرتان خوار و پست بنظر ميرسند، خدا هرگز به آنان خیر و نعمتی عنایت نمی فرماید.
     خدا از دل آنها از همه بهتر آگاه است (واگرمن آنها را از خود دور کنم) آنگاه حتماً در زمره ستمگران خواهم بود."

 

قَالُواْ يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتَنِا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

 

32- آنها گفتند که : " ای نوح، با ما جر و بحث کردی و زيادی هم جر و بحث کردی،
     حالا اگر راست میگوئی، آنچه را که بما (از عذاب الهی) وعده دادی، بیاور! "

 

قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُم بِهِ اللّهُ إِن شَاء وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ

 

33- نوح گفت: "خدا اگر اراده بفرمليد، آنرا برشما وارد خواهد کرد و شما قدرت جلوگیری و فرار از آن را نخواهید داشت!"

 

وَلاَ يَنفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَكُمْ إِن كَانَ اللّهُ يُرِيدُ أَن يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

 

34-و من هرچه بخواهم شما را نصیحت بکنم، پند و اندرزم برای شما، اگر خدا شما را (بخاطر کفر و لجاجت تان) بخواهد
    در گمراهی رها کند، فائده ای ندارد، (حساب شما با اوست) او خداوند و پروردگار شماست و شما بسوی او بازگشت خواهید نمود.

 

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَاْ بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرَمُونَ

 

35- یا همانند (قوم نوح) این مردم نیز میگویند که : " (این قرآن را محمد) خودش ساخته و بخدا نسبت میدهد."
     بگو: " اگر من این قرآن را از خود ساخته و بدروغ بخدا نسبت داده باشم که گناهانم بگردن خود من است
     و من از گناهانی که شما مرتکب میشوید، مبرّا و بیزارم."

 

وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ

 

36- و به نوح وحی فرموده شد که "جزآنها که تاکنون ایمان آورده اند، دیگر کسی از قوم تو ایمان نخواهد آورد؛
     ازین رو دیگر از کارهائی که کافران میکنند، به خود غم و اندوه راه مده، "

 

وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلاَ تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ

 

37- " و اینکه زیرنظر و رهنمائی و وحی ما کشتی (نجات) را بساز و دیگر درباره آنها که بخود ستم روا داشتند،
     از شفاعت برايشان سخنی نگو چونکه مقرّر است آنها غرق بشوند."

 

وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُواْ مِنْهُ قَالَ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ

 

38- و او شروع بساختن کشتی کرد
    و هرگاه که افرادی از اشراف قومش از کنار او می گذشتند، او را مسخره میکردند.
    نوح گفت: " اگر شما ما را مسخره میکنید، ما هم همینطور که شما ما را مسخره میکنيد، شما را (بموقع خود) مسخره خواهیم کرد،"

 

فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ

 

39- " و بزودی خواهید دید چه کسی عذاب خوار کننده به سراغش خواهد آمد و عذاب جاودان براو وارد خواهد شد."

 

حَتَّى إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ

 

40- تا اینکه دستور ما رسید و آب از تنور نانوائی فوران زد.              3
    (به نوح) فرمودیم: از هر حیوانات جفتی (نرو ماده) در آن کشتی برای حمل بگذار
    و همچنین خاندانت را، مگر آنها که پیشتر دستور هلاک آنان مقرر گردیده بود (همسر نوح ویکی از فرزندانش)
    و نیز مؤمنان را سوار کشتی کن و البته جز عده کمی همراه او ایمان نیاورده بودند.

 

وَقَالَ ارْكَبُواْ فِيهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ

 

41- و او (نوح) گفت: " بنام خدا " سوار برکشتی شوید و به هنگام حرکت وتوقف آن نام خدا را یاد کنید
     همانا خداوند من بسیار آمرزنده و مهربان بر نیکان است.

 

وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلاَ تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ

 

42- کشتی، سرنشینان را در میان امواج کوه آسا حرکت میداد و نوح پسرش را که در گوشه ای ایستاده بود، صدا زد:
     " ای پسرم با ما سوار کشتی شو و همراه کافران نمان! "

 

قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاء قَالَ لاَ عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِلاَّ مَن رَّحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ

 

43- (پسرش) گفت: "به فراز کوهی پناه می برم که مرا از آب حفظ خواهد کرد. "
     (نوح) گفت: امروز هیچ محافظی در برابر فرمان خدا وجود ندارد، مگر آنکس را که خدا به او رحم فرموده باشد.
     در این هنگام موجی میان آن دو حائل شد و پس از آن (پسرش) در زمرۀ غرق شدگان شد.

 

وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءكِ وَيَا سَمَاء أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاء وَقُضِيَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

 

44- و دستور فرموده شد: " ای زمین آبت را فرو بر و ای آسمان از بارش خودداری کن ".
     و آب فرو نشست و امر خداوند انجام پذیرفت و کشتی بر دامنه کوهی بنام "جودی" پهلو گرفت      
4
    
و ندا رسید که : "رحمت خداوند از ستمکاران دور باد! "     

 

وَنَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابُنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ

 

45- و نوح به خداوندش عرض کرد: پروردگارا، پسرم از خاندان من است و وعده تو حق است
     و تو بهترین و حکیم ترین حکمفرمایان هستی.

 

قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ

 

46- خدا فرمود: ای نوح، او از اهل (ایمان) تو نیست.
     او براستی، وجودش در اعمال نا صالح غوطه ور شده بود و از آنچه که از آن اطلاعی نداری، ديگر از من مخواه،
     و به تو پند ميدهم تا که در شمار نادانان و جاهلان نباشی.

 
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلاَّ تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ  

47- نوح گفت: پروردگارا، من به تو پناه میبرم از اینکه از تو چیزی بخواهم و پافشاری در چیزی بکنم که آگاهی برآن ندارم
     و اگر تو مرا نبخشی و به من رحم نفرمائی، درشمار زیانکاران خواهم بود.

 

قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَركَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ

 

48- فرموده شد: ای نوح با درود ما و با سلامت و برکاتی که به تو و همراهانت عنایت می‌فرمائیم، از کشتی فرود آی.
     امتهائی نیز در دنیا هستند و خواهند بود که آنها را از نعمتهای خود بهره مند میسازیم
     و سپس (بعلت ظلم ونافرمانی) عذاب ما آنها را فرا ميگيرد.

 

تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ

 

49- (ای پیامبر) اینها از اخبار عالم غیب است که بتو وحی میکنیم.
     نه تو و نه قوم تو آنها را پیش از این نمیدانستند.
     بنابراین (و با عبرت از تاریخ ملت ها) بردباری پیشه کن.
     مطمئناً عاقبت خوب از آن خدا آگاهانی است که از بدی ها پرهيز ميکنند.

 

وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ

 

50- ونیز بسوی قوم عاد، برادرشان "هود" را فرستادیم ، (او به آنها) گفت:         5
   
ای قوم من، خدای یگانه را بپرستید که هیچ معبودی جز او سزاوار پرستش شما نیست.
    شماها فقط معبودهای دروغین را پرستش میکنید.

 

يَا قَوْمِ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلاَ تَعْقِلُونَ

 

51- ای قوم، من برای پیامبری از شما مزد و پاداشی نمیخواهم.
     اجر و پاداش من برعهده آن (وجود با عظمت) است که مرا آفرید.
     آیا نمیخواهید درست فکر بکنید و بفهمید؟

 

وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِينَ

 

52- وای قوم من، از خداوندتان آمرزش بخواهید و بسوی او و رهنمود او بازگردید،
     تا او آسمان را مأمور بارشهای پیاپی برایتان بفرماید و بر نيروی شما بیافزاید و در حالت گناه، از راه حق روی برنگردانید.

 

قَالُواْ يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ

 

53- آنها گفتند: "ای هود، تو برای ما دلیل قانع کننده ای نیاوردی
     و ما خدایان مان را بخاطر حرفهای تو ترک نکرده و حرفهای ترا باور نمیکنم. "

 

إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللّهِ وَاشْهَدُواْ أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ

 

54-  "حرف ما فقط اینست که بعضی از خدایان ما بتو صدمه زده (و عقلت را گرفته) است."
      نوح گفت: "من خدا را گواه دارم و شما هم گواه باشيد که من از این چيزهائی که شریک خدا تصور میکنید، بیزارم!"

 

مِن دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لاَ تُنظِرُونِ

 

55- از هرآنچه غیر از او (میپرستید بیزارم).
     سپس (حالا که سر لجاجت و مخالفت دارید هرچه میخواهید) همگی شماها برایم نقشه بکشید و (به من) مهلت هم ندهید
     (ولی کاری از شما ساخته نیست!)

 

إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

 

56- چونکه من بخدا توکل دارم که خداوند، پروردگار من و شماست .
     هیچ موجود و جنبنده ای در عالم هستی وجود ندارد مگر آنکه او بر آن موجود، تسلط و قدرت کامل دارد.
     همانا پروردگارم همواره بر مشیت راستی میباشد.

 

فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ

 

57- واگر از آئین یکتاپرستی روی برگردانید، من وظیفه خودم را انجام داده
     و آن پیامهای خدا را که بمن رسیده بود و مأمور رساندن بشما بودم رساندم (شما به آن پيام ها اهميت نداديد)
     و خدا پس از شما قومی دیگر را جانشین شما قرار خواهد داد و شما هیچ زیانی به او نمیرسانید.
     همانا که خداوند مراقب و نگهبان برهمه عالم هستی میباشد.

 

وَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ

 

58- و هنگامیکه فرمان عذاب ما رسید، هود و آنهائی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات بخشیده
     و از عذابی سخت رهائی بخشيدیم.

 

وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُواْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْاْ رُسُلَهُ وَاتَّبَعُواْ أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ

 

59- و این سرنوشت قوم سرزمين عاد بود.
     آنان آیات پروردگارشان را انکار و تکذیب نموده و برعلیه پیامبرانش از روی عصیان و دشمنی رفتار میکردند
     و از امر و فرمان هر حکمران بی رحم و ستیزه جو، پیروی میکردند.

 

وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلا إِنَّ عَادًا كَفَرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ

 

60- وبدنبال آنها، هم در این دنیا و هم در روز رستاخیز نام ننگین و لعنت ماند.
     بدانید که افراد قوم عاد نسبت به پروردگارشان کفر ورزیدند.
     بدانید که قوم سرزمين "عاد" (يعنی) قوم (پيامبر) هود از رحمت خداوند به دورند!

 

وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم
      مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ

 

61- وبسوی قوم ثمود، برادرشان صالح را مأموریت دادیم .
     او گفت: ای قوم من: تنها خدای یگانه را پرستش کنید که هیچ معبودی دیگری شایسته پرستش شما نیست.
     خدای یگانه همانست که شما را از زمین آفرید و در زمین به شما، جا و مکان و زندگی داد .
     ازین رو (پرستش معبودهای دیگر را کنار بگذارید و) از خدا آمرزش خواسته، سپس با تمام وجود بسوی او باز گردید.
     همانا که پروردگارم نزدیک است و دعای بندگان را اجابت میفرماید.

 

قَالُواْ يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ

 

62- آنها گفتند: " ای صالح پیش از اين، تو مایه امید ما بودی.
     آیا ما را از آنچه که پدران ما می پرستیدند منع میکنی؟
     ما واقعاً در مورد آنچه ما را بسوی آن میخوانی و دعوت میکنی در شک و تردید هستیم."

 

قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَى بَيِّنَةً مِّن رَّبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ اللّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ

 

63- (صالح) گفت: " ای قوم، آیا فکر کرده ايد که اگر اظهارات من برپایه و دلیلی روشن از سوی پروردگارم بوده باشد
     و این رحمت و نعمت (پيامبری) را از سوی خود بمن عنایت فرموده، و من سرپیچی از این فرمان ابلاغ بکنم،
     دیگر چه کسی میتواند مرا در برابر کیفر الهی یاری کند و نجات دهد؟
     وبا این طرز برخوردتان با ابلاغ الهی، شما چیزی جز به زیان و زحمت من نمی افزائید."

 

وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ

 

64- وای قوم: این "ناقه" (شتری با مشخصات مخصوص که از کوهستان آمده)
     از جانب خدای تان برای شما آیت و نشانه مخصوصی است،
     از اين رو آنرا بحال خود آزاد بگذارید که در سرزمین خدا بچرد و هیچگونه آزاری به آن نرسانید
     وگرنه بزودی عذابی شما را فرو خواهد گرفت."

 

فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ

 

65- پس ازاین همه نصيحت، آنها (نقشه چیده) و در پی آزار آن ناقه رفتند، صالح به آنها گفت:
    " تا سه روز در خانه هایتان خوش باشید که پس از آن عذابتان خواهد رسید.
    این وعده دروغی نيست."

 

فَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ

 

66- وهنگامیکه فرمان ما برای مجازاتشان رسید، صالح و آنهائیرا که با او ایمان آورده بودند، برحمت خود، از خواری آن روز نجات بخشیدیم .
     همانا پروردگارت همان توانای شکست ناپذیر است.

 

وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ

 

67- و آنها را که ستم روا میداشتند، صدای سنگین و وحشتناک آسمانی فرو گرفت        6
     و درخانه های شان چون جسدهائی بیجان، افتاده برجای ماندند.

 

كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا أَلاَ إِنَّ ثَمُودَ كَفرُواْ رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْدًا لِّثَمُودَ

 

68- انگار که هرگز در آن دیار زنده نبودند.
     بدانید که قوم ثمود پروردگارشان را انکار کردند و بدانید که رحمت خدا از قوم ثمود دور بوده است.
 

 

وَلَقَدْ جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُواْ سَلاَمًا قَالَ سَلاَمٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاء بِعِجْلٍ حَنِيذٍ

 

69- و زمانی که فرستادگان ما (فرشتگان ویژه بصورت انسان) برای ابراهیم بشارتی (برای تولد فرزند آينده اش) آورده بودند.
     ( ابتدا) باو سلام گفتند. او جواب سلام گفت.
     دیری نپائید که گوساله ای بریان (برای مهمانان) آورد.

 

فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُواْ لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ

 

70- ولی موقعیکه ملاحظه کرد که دست آنها به آن غذا دراز نميشود و نميخورند، از آنها ناخوشایند و بیمناک شد.     7
    آنها گفتند: نترس، ما مأموریت بسوی قوم لوط داریم.

 

وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ

 

71- و زن او (سارا) که ایستاده بود، بخنده افتاد
     چون ما (بوسیله فرشتگان) او را مژده به داشتن (پسری بنام) اسحاق و (نوه ای به نام) یعقوب دادیم.

 

قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ

 

72- او گفت: " ای وای برمن! آیا من پیرزن و این شوهرم که پیر است، بچه دار ميشويم؟ این واقعاً چیز عجیبی است! "

 

قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ

 

73- فرستاده گان گفتند: " آیا از امر خدا تعجب میکنید؟
     رحمت برکات خدا برشما اهل این خاندان باد که خدا همان ستوده و بخشنده با عظمت است."

 

فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءتْهُ الْبُشْرَى يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ 

 

74- پس از اینکه ترس ابراهیم فرو نشست و مژده شادمانی باو رسید، بلافاصله شروع کرد به بحث با ما که درباره قوم لوط شفاعت بکند،

 

إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ

 

75-  چونکه ابراهیم بنده ای بسیار بردبار، مدام رو به خدا و آمرزش طلب بود.

 

يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاء أَمْرُ رَبِّكَ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ

 

76- (باو گفته شد): " ای ابراهیم، از این شفاعت (برای ناشایسته گان) بگذر که فرمان خداوندت رسیده
     و عذابی که برگشت ندارد برآنها وارد خواهد شد! "

 

وَلَمَّا جَاءتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ

 

77- و هنگامیکه فرستادگان ما نزد لوط رسیدند، از آمدن آنها خیلی ناراحت ودلتنگ شد و گفت: امروز ، روز سختی است!"

 

وَجَاءهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُواْ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ قَالَ يَا قَوْمِ هَؤُلاء بَنَاتِي
      هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ فَاتَّقُواْ اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَّشِيدٌ

 

78- و قومش شتابان (با نظر بد) نزد او آمدند و پیش از آن کارهای زشت انجام میدادند.
     لوط گفت: " ای قوم، ای دختران من ، برای شما پاکیزه ترند، (با آنها ازدواج کنید و از اعمال زشت صرف نظر کنید،)
     از نافرمانی خدا بترسید و مرا نزد مهمانانم خوار وسر افکنده نکنید!
     آیا در بین شما یک مرد فهمیده با عقل وجود ندارد؟ "

 

قَالُواْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ

 

79- آنها گفتند: "تو خوب میدانی که ما تمایلی به دختران تو نداریم و میدانی که ما چه میخواهیم."

 

قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ

 

80- لوط گفت: " ای کاش قدرت رویاروئی با شما را داشتم یا (دور از شما) به مکانی محکم پناه ببرم."

 

قَالُواْ يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُواْ إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ
      أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ

 

81- فرستادگان الهی گفتند: " ای لوط، ما مأموران پروردگار تو هستیم.
     دست آنها هرگز بتو نخواهد رسید؛ پاسی از شب گذشته، بسرعت خانواده ات را از این شهر بیرون ببر
     و هیچیک از شما پشت سرش را نگاه نکند.
     مگر همسر گنه کار تو (که ميماند) و به او هم همان بلائی که آنها گرفتار میشوند، خواهد رسید.
     و زمان وعده عذاب شان صبح است !
     آیا صبح نزدیک نیست؟!"

 

فَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ

 

82-  و هنگامی که عذاب ما رسید آن شهر را زیرورو کردیم و برآن دیار، پياپی سنگهای کلوخی و لايه لايه فرو ريختيم

 

مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ 

 

83-  سنگهائی که نشانه گرفته از قدرت پروردگارت (برای نابودی آن گنهکاران) بود و چنین مجازاتی از ستمگران بدور نیست.

 

وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَلاَ تَنقُصُواْ
      الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ إِنِّيَ أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ 

 

84- و بسوی مردم مَدیَن، برادرشان شعیب را فرستادیم.       8
     او گفت: " ای قوم من، خدای یگانه را پرستش کنید که جز او هیچ معبودی شایسته پرستش شما نیست
     و در پیمانه و وزن کردن اجناس، کم فروشی و تقلب نکنید.
     من خیر شما را میخواهم (که این حرفها را میگویم) و من از عذاب روزی فراگیر برشما بیمناکم."

 

وَيَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ

 

85- " و ای قوم در پیمانه و وزن کردن با انصاف باشید و اجناسی را که بمردم میفروشید، کم نکنید
      و مایه فساد در سرزمین نشوید."

 

بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ

 

86- " اگر ایمان واقعی دارید، مال حلالی که خدا برایتان باقی میگذارد بهتر است
     و من پاسدار و مأمور بازداری اجباری شما از گناه نیستم. "

 

قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ

 

87- آنها از روی مسخره گفتند: "ای شعیب، آیا نمازت بتو دستور میدهد که ما را وادار به ترک آنچه اجداد ما می پرستیدند، بکنی؟
     یا ما را از که آنچه میل داریم با اموال خودمان بکنیم، مانع بشوی؟
     که جنابعالی واقعاً مرد بردبار و فهمیده ای هستی!"

 

قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ
     عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

 

88- (شعیب) گفت: " ای قوم من، هیچ توجه کرده اید که اگر گفتار من برپایه نشانه و دلیل روشن و قاطعی از سوی پروردگارم باشد
     و او که بمن روزی خوب (هدایت را) عنایت فرموده است (آيا صحیح است که از او اطاعت نکنم؟)
     واگر شما را نصیحت میکنم، قصد مخالفت ودشمنی با شما را ندارم بلکه چیزی جز اصلاح و بهبود جامعه را نمی خواهم
     و تا آنچه که در توان خود دارم، در این راه کوشش خواهم کرد
     وتوفیق من در این امر فقط بسته به لطف خداست که باو توکل نموده و روی امید به او دارم.

 

وَيَا قَوْمِ لاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَن يُصِيبَكُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنكُم بِبَعِيدٍ

 

89- و ای قوم، مبادا مخالفت من (با شما)، شما را وادار به آنچنان رفتاری بدی بکند که در نتیجه آن،
     آنچه برسرقوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح آمده و آنچه بر سر قوم لوط که زیاد از شما دورهم نیست، آمده، بر سر شما هم بيايد."

 

وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ

 

90- " و از پروردگارتان آمرزش گناهان بخواهید و سپس بسوی او بازگردید و توبه کنيد.
     براستی خداوندم بسیار مهربان و دوستدار نیکان می باشد."

 

قَالُواْ يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلاَ رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ

 

91- (قومش در جواب) گفتند: " ای شعیب، ما خیلی از این چیزهائی را که میگوئی، نمی فهمیم
     و ترا در مقایسه با خودمان مردی ضعيف و ناتوان می بینیم.
     اگر ملاحظه احترام به طائفه ات نبود، ترا حتماً سنگسار میکردیم و تو در برابر ما قدرت برتری نداری."

 

قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءكُمْ ظِهْرِيًّا إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ

 

92- (شعیب) گفت: " آیا احترام به طائفه من نزد شما مهمتر از مقام عزّت خداست که شما (فرمان) او را پشت سرگذاشته ايد؟
     (و بی اهمیت تلقی کرده اید)
     آگاه باشید که خداوند من به آنچه که میکنید، کاملاً (داناست و) احاطه دارد."

 

وَيَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَارْتَقِبُواْ إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ

 

93- و ای قوم (حالا که حرف حق را قبول ندارید) هرچه از دست شما ساخته است بکنید، من هم کار خودم را میکنم.
     بزودی خواهیم دید که عذاب خوار کننده برسر کدامیک از ما خواهد آمد (من یا شما) و چه کسی دروغگوست.
     حالا شما درانتظار باشید منهم، با شما در انتظارم! "

 

وَلَمَّا جَاء أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مَّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ

 

94- و زمانی که فرمان ما رسید، شعیب و کسانیرا که با او ایمان آورده بودند، برحمت خویش نجات عنایت فرمودیم
     و صدائی مهیب و بسیار بلند به آنهائیکه ستم روا می داشتند، اصابت کرد
     و صبحگاهان همچون اجسادی بیجان در خانه های خود افتاده بودند!

 

كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا أَلاَ بُعْدًا لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ

 

95- انگار که گوئی هرگز ساکن آنجا نبودند.
     همانا رحمت خدا از قوم مَدیَن دور شد همانطور که از قوم ثمود دور شده بود!

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ

 

96- و براستی ما موسی را با آیات و معجزات و توان و قدرتی آشکار فرستادیم،

 

إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ

 

97- به نزد فرعون واطرافیانش که بی خردانه از فرمان فرعون پیروی میکردند،  
     در حالیکه فرمان های فرعون مایه پيشرفت و رشد عقلی جامعه نبود.

 

يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ

 

98- روز رستاخیز (فرعون) پیشاپیش قومش قدم میگذارد و آنها را وارد آتش میکند و چه ورودی بسیار بد بداخل چه ورودگاهی بسيار بد است!

 

وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ

 

99- آنها هم در این دنیا مورد لعنت (و غرق شدن در آب دریا) قرار گرفته بودند و روز قیامت هم، هدیه ای بد به آنها داده میشود!

 

ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْقُرَى نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْهَا قَآئِمٌ وَحَصِيدٌ

 

100- اینها از سرگذشت مردم شهرها و آبادیهائیست که بر تو بازگو میکنیم
      که بعضی از این شهرها هنوز (دوباره) برپا و آباد بوده و برخی درو شده و نابود گشته اند.

 

وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ
      مِن دُونِ اللّهِ مِن شَيْءٍ لِّمَّا جَاء أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ

 

101- و ما به آنها ستم و ظلمی نکردیم، بلکه آنها برخودشان ستم روا داشتند
      و هنگامیکه فرمان خداوندت رسید، خدایانی را که غیر ازخدای یگانه میخوانند، هیچ کاری برایشان نتوانستند بکنند
      و چیزی جز بر نابودیشان نیافزودند.

 

وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ

 

102- واینگونه است مجازات ناگهانی پروردگارت که شهرها و آبادیهای مردم ظالم را فرو میگیرد.
      واقعاً مجازات او بسیار دردناک و سهمگین است!

 

إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الآخِرَةِ ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ

 

103- همانا در شرح این سرگذشت ها، درس عبرتی است برای کسانیکه از عذاب زندگی دگر (پس از مرگ و رستاخیز) میترسند،
       روزی که همه مردم درآن گرد آورده شده و روزی است که حقیقت آن برهمه عیان بوده و مشاهده خواهد شد.

 

وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ

 

104- و ما آن روز را فقط تا زمان مقدّر، بتأخیر میاندازیم (نه برای همیشه!)

 

يَوْمَ يَأْتِ لاَ تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ

 

105- آن روز (رستاخیزيعنی قیامت) که فرا میرسد (همه در سکوت بوده و ) هیچکس سخن نمیگوید مگر به اجازه او،
      و از آنهمه مردم که همگی در آنجا جمع شده اند، گروهی (بدکار و ) بدبخت و گروهی (نیکوکار و) خوشبخت میباشند.

 

فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُواْ فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ

 

106- سپس آنهائیکه بدبخت شده اند، در آتشی که همراه با ناله های طولانی و آه های شديد است، خواهند بود.

 

خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ

 

107- و مادام که آسمانها و زمین برپاست، در آن جاودانه ماندگار میشوند، 
      مگر آنچه را که پروردگارت بخواهد که پروردگارت هرچه اراده بفرماید، انجام میدهد.  
9

 

وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُواْ فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ إِلاَّ مَا شَاء رَبُّكَ عَطَاء غَيْرَ مَجْذُوذٍ

 

108- و اما آنهائیکه خوشبخت شده اند، در بهشت جاودانه خواهند ماند، مادام که آسمانها و زمین برپاست،  
      مگر آنچه پروردگارت بخواهد که این بخششی است تمام نشدنی

 

فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَؤُلاء مَا يَعْبُدُونَ إِلاَّ كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنقُوصٍ

 

109- پس (ای پیامبر) دربارۀ آنچه که مشرکان می پرستند، شک و تردیدی نداشته باش
      اینها (در حقيقت خدا را نمی پرستند بلکه) همانطور مانند اجدادشان که از پیش بودند، (بتها را) می پرستند
      و ما نتیجه رفتارشان را بی کم و کاست به آنها خواهیم داد.

 

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ

 

110- و ما کتاب (تورات) را به موسی دادیم.
      بعدها درباره آن (بین مردم) اختلاف پیش آمد
      و اگر مشیت الهی (از برای مهلت و فرصت دادن افراد برای تحقیق) نبود در میان آنها داوری ميشد
      (و منکران زود به مجازات می رسیدند) ولی آنها نیز هنوز درباره آن
      (يعنی تورات مانند مردم زمان تو درباره قرآن) شک و تردید آمیخته به بدگمانی دارند.

 

وَإِنَّ كُلاًّ لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

 

111- و قطعاً پروردگارت پاداش و سزای کردار هر يک از آنها را (يعنی مؤمنان و منکران) را بطور کامل خواهد داد
      زیرا که خدا به همه اعمالشان آگاه است.

 

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

 

112- بنابراین همانگونه که بتو فرمان داده شد، تو به همراه آنهائی که با تو بدرگاه رحمت خدا روی آورده اند، مقاومت کنید
      و از اوامر و حدود الهی طغیان و تجاوز نکنید (در راه ایمان به مردم زور نگوئید) که خدا به اعمال همه شما بینا و آگاه است.

 

وَلاَ تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِيَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ

 

113- و به مردمی که ستمگرند، تکیه نکنید و نسبت به آنها تمایل و اعتماد نداشته باشید، مبادا که آتش کیفر بشما نیز برسد
      و جز خدا برای شما ولی و سرپرست و یاوری وجود ندارد و یاری هم نخواهید شد. (اتکای شما فقط به خدا باشد نه ستمگران).

 

وَأَقِمِ الصَّلاَةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ

 

114- و نماز را در دو طرف روز (صبح وعصر) و اوائل شب (مغرب و عشا) برپادار،
      زیرا خوبیها (مانند نماز) بدیها را از بين میبرد
      و این پندی است برای آنها که متوجه معنی حقيقت میشوند و خدا را زياد یاد میآورند .

 

وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

 

115- و در سختی ها بردبار باش و پایداری کن، یقیناً خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌فرمايد.

 

فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُوْلُواْ بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الأَرْضِ
      إِلاَّ قَلِيلًا مِّمَّنْ أَنجَيْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مَا أُتْرِفُواْ فِيهِ وَكَانُواْ مُجْرِمِينَ

 

116- پس (با وجود اینهمه پند) چرا از نسل های پیش از شما، جز افراد کمی از آنها که نجاتشان دادیم،
      بقيه با خرد و دانا نبودند که از فساد در زمین (بوسيله امر به معروف و نهی از منکر) جلوگیری کنند.
      و ستمگران در پی کامجوئی و خوشگذرانی رفتند و مردمانی فاسد و گنهکار بودند.

 

وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ 

 

117- و خداوند تو در صدد نبوده که آبادی ها را از روی ستم نابود کند درحالیکه مردمش شایسته و اصلاح گر جامعه بوده باشند. 

 

وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ

 

118- و اگر پروردگارت اراده ميفرمود، همه مردم را امتی واحد و یک جور قرار می‌داد (بدون اختیار و بدون آزمون،
      ولی مشیت خداوند این بوده که مردم در اندیشه و گفتار و رفتارشان آزادی داشته باشند، از نیرو در پذیرش حق)
      همیشه متفاوت و مختلف خواهند بود.

 

إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ

 

119- مگر کسانی که (با نیت و کوشش درست شان)، خداوندت آنها را مورد لطف و رحمت خود قرار داده
       که اساساً برای همین منظور آنها را خلق فرموده است.
       (چنانچه آنها از حق و رحمت او دورشوند، نگون بخت گشته و در مورد بدکاران و ستمگران،)
       این فرمان پروردگارت برقرار ميباشد که میفرماید: " حتماً جهنم را از (سرکشان وستمگران) جن ها و انسانها پرخواهم کرد ! "

 

وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ

 

120- و (ای پیامبر) همه این داستانها در سرگذشت پیامبران را که برای تو بازگو میکنیم،
      برای اين است که تا بوسیله آن دلت را قوی و استوار سازیم
      و نيز در این داستانها، حقائقی بر تو آمده که پند و تذکر وعبرتی برای مؤمنان باشد.

 

وَقُل لِّلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنَّا عَامِلُونَ

 

121- و به آنهائیکه ایمان و باور ندارند بگو: " هرچه در امکانات تان دارید بکنید، ما هم کار خود را ميکنيم. "

 

وَانتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ

 

122- وشما منتظر نتیجه اعمالتان باشید و ماهم در انتظاریم (که وعده یاری خداوند بما برسد).

 

وَلِلّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

 

123- وغیب و اسرار نهان آسمانها و زمین همه نزد خدا  و در اختيار اوست
      و اداره همه امور همه از آن اوست و اختیار هر امری به او بازمیگردد.  123
      پس او را پرستش کن و بر او توکل داشته باش (که قدرت و دانائی همه از اوست)
      و بدان که خداوند، پروردگارت از کارهائی که شما میکنید غافل نیست.

 
   

اين قسمت پاورقی است و قسمتی از قرآن نيست 

1- برعکس انسانی که هرلحظه زندگیش وهر اندیشه وسخن و کوشش وکارش در راستای خدا آگاهی (تقوی) باشد، همه اعمالش موجب رضایت و پاداش الهی خواهد بود و هم در این دنیا آرامش و رضایت دارد و هم اجر جاودانی خواهد داشت.

2- به اعتقاد مفسرین سنی وشیعه منظور از شاهد و کسی که آنرا میخواند، علی ابن ابی طالب (ع) بود که اولین مسلمان مرد بود که شاهد پیامبری محمد (ص) شد و مرتب شاهد رساندن وحی از پيامبر به مردم بوده و او آن آيات را می نوشت.

3- فوران آب از تنور، علامتی بود از سوی خدا به نوح (ع) که سطح آب آنقدر بالا میآید که از تنور به بالا فوران ميکند و بزودی عذاب سیل بزرگ به امر خدا واقع خواهد شد.

4- در تاریخ، کوه "جودی" در شمال موصل در کردستان و شمال تر نزدیک کوه آرارات واقع شده است. در داستانهای بابلی نیز داستانی شبیه داستان طوفان نوح موجود است و محتملاً در اثر بارانهای شدید و مداوم، دجله بالا، به دریائی طوفانی تبديل شده و باعث غرق شدن گشته بود.

5- قوم عاد مردمی قوی بودند در ناحیه حضرالموت در کشور یمن فعلی.

6- امواج صوتی اگر از یک حدی بالاتر باشند، نه فقط شیشه را میشکنند، بلکه باعث خرابی خيلی بیشتر و توقف فعالیت های حیاتی بدن میشوند.

7- چون ابراهیم دید که آنها نان و نمک او را نمیخورند، بدگمان شد که مبادا آنها سوءقصدی دارند.

8- مدین بر وزن مریم، شهری در شرق خلیج عقبه و صحرای سینا بود.

9- در جواب پرسش اینکه چرا انسان بخاطر یک عمر ۸۰ یا ۱۰۰ سال گناه باید برای همیشه در آخرت بسوز و بسازد؟ این حقیقت است که درک دوری از خوشنودی خدا و بهشت جاودانی خود رنجی است بی انتها و سوز شدید پشیمانی آن برای فرصت از دست رفته حدّی ندارد و با سرکشی و عناد و انکار حقیقت و تبه¬کاری ، گناهکاران خودشان باعث این بدبختی و پشیمانی خودشان شده اند!

 
   

برگشت

در آيه  25 سوره 57 (سوره حديد) خداوند ميفرمايد
 ما پيغمبرانمان را با آيات و دليل‌های روشن فرستاديم و با آنها كتاب وحی و وسيله سنجش (درست از نادرست) را نازل فرموديم تا
مردم جهان، برای برقراری عدالت و انصاف برپاخيزند
  
Home   | Farsi Translation | English Translation 
Copyright © 2010 QuranDrGilani.com All Rights Reserved.
Translated and maintained by Dr. Abdollah Gilani Email