Translation of the Holy Quran by Dr. Gilani

 

ترجمه دکتر گيلانی

نازل شده در مکه - شامل ۹۹ آيه

فقط خدا - فقط قرآن

سوره حجر - سوره  ١۵

 

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

به نام خداي بخشاينده هستی بر همه و بسيار مهربان برنيكان ذ

الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ

 

1- الر (از الله به رسول)
   اینها آیات کتاب مجید قرآن گویای آشکار کننده حقائق است.

 

رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ

 

2- چه بسا آنان که منکر و کافرند زمانی آرزو کنند که ایکاش مسلمان و تسلیم اراده و رهنمائی خدا می بودند.   

 

ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

 

3-  بگذارشان که سرگرم خورد و خوراک و خوشگذرانی باشند و دلخوش به آرزوها بمانند،
    ولی سرانجام حقائق را (پس از مرگ و در رستاخیز) خواهند فهمید.

 

وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ

 

4- و ما مردم هیچ دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه مهلت آنها (که براساس تقدیر معلوم بود) فرارسیده بود.

 

مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ

 

5- هیچ قوم و ملتی از زمانی که برای پایان آن مقدر شده، اجل آن نه جلو می افتد و نه آنها ميتوانند آنرا به تأخیر بيندازند.

 

وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ

 

6-  و (ناباوران کافر) گفتند: " ای کسی که قرآن برتو نازل شده تو یقیناً دیوانه ای ".

 

لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ َ

 

7- " اگر راست میگوئی چرا فرشتگان را نزد ما نمی آوری؟ "

 

مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذًا مُّنظَرِينَ

 

8- ما فرشتگان را جز از روی حق و مصلحت نازل نمی فرمائیم
   و هرگاه (فرشتگان عذاب) نازل شوند، دیگر (به این کافران لجوج) مهلت داده نمی شود و کارشان تمام خواهد شد.

 

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

 

9- همانا ما این قرآن پند آموز را نازل فرموده ايم و حتماً نگهدار و حافظ آن خواهیم بود .

 

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ

 

10- ما پیش از تو نیز پیامبرانی به سوی اقوام پیشین فرستادیم.

 

وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

 

11- وهیچ پیامبری به سراغ آنها نمی آمد مگر اینکه او را (و پيام او را) مسخره میکردند .

 

كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ

 

12- ما (با وجود این حالتشان،) آن را (يعنی پيام های الهی را) در درون دلهای تبهکاران میرسانیم.

 

لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ

 

13- ولی آنها به آن (يعنی پيام های الهی) ایمان نمیآورند و رفتار اقوام پیشین نیز (در مخالفت با پیام الهی ) چنین بود.

 

وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ

 

14- و اگر دری از (فضانوردی وامکانات مطالعه در) آسمان برایشان باز کنیم که در نتیجه آن مرتب بسوی آسمان بالا رفته
     (وعوالم دور بالا را بتوانند مشاهده کنند)،
  

 

لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ

 

15- باز میگویند: " نه فقط ما را چشم بندی کرده اند، بلکه سراپا سحر و جادو زده شده ایم! " 

 

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ

 

16- ما در آسمان کهکشان هائی با اجرام آسمانی (در مسیرهای معین) مقرر فرموده
     و آسمان را در نظر تماشاگران بسیار زیبا و باشکوه جلوه گر ساخته ایم.

 

وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ

 

17- و آنرا از شرّ هر شیطان مطرود (يعنی دور شده و رانده شده از رحمت الهی) حفظ فرمودیم.

 

إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ

 

18- و هرگاه اگر شیطان صفتی بخواهد از اسرار الهی بشنود (و شیطنت و خرابکاری بکند)،
     شهاب با موج آشکاری (از نیروهای بازدارنده ) پیوسته در پی او بوده
     (و او را از ادراک اسرار الهی منحرف و باز میدارد و نمیگذارد که با دانش از اسرار خلقت الهی، خللی در نظام وجلوه گاه آسمان تولید کند.)

 

وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ

 

19- و زمین را پهناور نموده و برای ثبات آن، کوههای استوار در آن پراکنده نهادیم
     و همه گونه گیاهان به اندازه ها و مقدارهای متناسب رویاندیم و انواع معادن به اندازه های هماهنگ نهادیم.

 

وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ

 

20- و از آنها برای شما و کسانی که شما روزی دهنده آنها نیستید، وسائل زندگی فراهم فرمودیم.

 

وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ

 

21- وهیچ چیزی نیست مگر آنکه ایجاد آن وهمه آن دراختیار ماست و آنرا بدون نقشه و طرح و جز به اندازه معلوم نازل نمی فرمائیم. 

 

وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ

 

22- و ما بادها را برای بارور کردن (گیاهان در زمین و بارور کردن ابرها در آسمان) روانه میفرمائیم
     و سپس از آسمان آبی فرو میفرستیم که شما را با آن سیراب بکنیم و شماها نگهدار این آب (ابر در آسمان) نيستيد

 

وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ

 

23- ودر واقع این ما هستیم که زنده میکنیم و می میرانیم و ما و ارث همه جهان هستی هستیم .

 

وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ

 

24- وهم اینکه پیشینیان شما و آیندگان شما را خوب می شناسیم.

 

وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ

 

25- و براستی پروردگارت همانست که همگان را (در زمان رستاخیز) با هم محشور و جمع میفرماید.
    همانا او منشاء همه حکمت و حاکم و دانای مطلق است.

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ

 

26-  و براستی ما انسانرا از گلی خشکیده که از خاک لجنی تیره رنگ بود، خلق فرمودیم.

 

وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ

 

27- و جن را پیشتر از امواج آتش نافذ آفریده بودیم.

 

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ

 

28- و یاد بیاورید هنگامی که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از گلی خشکیده که از خاک لجنی تیره رنگ است، میافرینم.

 

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ

 

29- وهنگامیکه او را موزون می­سازم و از روح (رحمت) خود در او می دمم،      1
     آنگاه همگی از برای (عظمت خلقت) او به سجده درافتید.

 

فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ

 

30- فرشتگان همگی یکجا سجده کردند.

 

إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ

 

31- مگر (ابلیس) که امتناع کرد که در زمره سجده کنندگان باشد.

 

قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ

 

32- خدا فرمود: " ای ابلیس چه شد ترا که در زمره سجده کنندگان نمیخواهی باشی؟ "

 

قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ

 

33- ( ابلیس از روی تکبّر) گفت: " من هرگز از برای بشری که او را از گل خشکیده از خاک لجن تیره رنگ آفریده ای، سجده نخواهم کرد."

 

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ

 

34- خدا فرمود: " (اکنون که نافرمانی وتکبر میکنی،) پس از آن (جمع فرشتگان) خارج شو، که رانده شده (از رحمت ما) هستی."

 

وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ

 

35- " و براستی لعنت (دوری از رحمت خدا) برتو تا روز (رسیدگی به) آئین (یعنی روز رستاخیز) خواهد ماند.

 

قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ

 

36-  (ابلیس)گفت: " پروردگارا، مرا تا روز رستاخیز که در آن زمان همه دوباره برمیخیزند، مهلت بده (و زنده نگهدار)."

 

قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ

 

37- خدا فرمود: " تو از مهلت داده شدگانی."

 

إِلَى يَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ

 

38- " تا یک روز، در زمانی معین (نه برای همیشه یا تا روز رستاخیز)."

 

قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

 

39- (ابلیس) گفت: " پروردگارا، در ازای اینکه مرا از راه بدر بردی،
     من هم ظواهر و نعمت های مادّی دنیا را در نظر آنها (انسانها) تزئین وجلوه گر نموده
     و آنها را مشغواشان میکنم و همگی شان را از راه بدر میبرم و گمراه میسازم،"

 

إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

 

40- "مگر آن بندگان مخلص و وارسته ات را " (که توان آنرا نخواهم داشت).

 

قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ

 

41- خدا فرمود: " (اخلاص و وارستگی بندگانم) همان راه راست بسوی من است. "

 

إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ

 

42- " براستی از میان بندگان من تسلطی برآنها نخواهی داشت مگر بر گمراهانی که از تو پیروی بکنند."

 

وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ

 

43- " و دوزخ میعادگاه همگی آنهاست."

 

لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ

 

44- " که (دوزخ) هفت (بسیار) دروازه ها دارد و برای هر دروازه ای، گروه معينی از آنان راهی آن میشوند."

 

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ

 

45- ولی خدا آگاهان خدا پروا در باغها (ی زیبای بهشتی) و در کنار چشمه سارها خواهند بود.

 

ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ

 

46- به ایشان گفته میشود: " با درود و سلامت و امنیت وارد آن (بهشت) بشوید."

 

وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ

 

47- و ما هرگونه صفات زشت و ناراحتی (و نگرانی وحسد و کینه و بغض و عداوت) را از سینه هايشان (دلشان) برمیداریم
     که (درنتیجه) برادرانه و دوستانه در برابر یکدیگر بر نشست گاههای راحت قرار و آسایش ميگيرند.

 

لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِين

 

48- هرگز و هیچگونه خستگی و ناراحتی و درد و رنج به ایشان نمیرسد و هیچگاه از آن اخراج نمیگردند.

 

نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

 

49- به بندگان من اطلاع بده که من بسیار آمرزنده و مهربان برنیکان هستم.

 

وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الأَلِيمَ

 

50- و نیز اینکه کیفر من عذابی بسیار دردناک است.

 

وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْراَهِيمَ

 

51- و بمردم از چگونگی داستان میهمانان ابراهیم خبر بده.      2

 

إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ

 

52- هنگامیکه براو وارد شدند و سلام گفتند. (ابراهیم) گفت: "ما از شما بیمناک هستیم."

 

قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ

 

53- آنها گفتند: " نترس، ما ترا به داشتن پسری دانا مژده میدهیم ."

 

قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ

 

54- ابراهیم گفت: " آیا مرا به نارسائی هائی که در پیری برمن رسیده، مژده میدهید؟ پس به چه چیزی مژده می دهید؟ "

 

قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ

 

55- آنها گفتند: " حقیقتاً داریم بتو مژده (داشتن فرزند) میدهیم، دیگر در زمره ی ناامیدان مباش."

 

قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ

 

56- ابراهیم گفت: " مسلماً چه کسانی جز گمراهان، از رحمت و لطف پروردگارشان ناامید میشوند؟ "

 

قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ

 

57- سپس (فهمید) و پرسید: " ای فرستادگان خدا، شما چه مأموریتی دارید؟ "

 

قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ

 

58- آنان پاسخ گفتند: "ما بسوی قومی گنهکار مأموریت دارم، (که آنها را نابود سازیم)"،

 

إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ

 

59- " ما بسوی خاندان و پیروان لوط ميرويم که وظیفه نجات همه آنها را داریم."

 

إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ

 

60- " جز همسرش، که دستور داریم که او از بازماندگان (ونابودشوندگان در شهر) باشد."

 

فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ

 

61- سپس هنگامیکه فرستادگان خدا نزد خاندان و پیروان لوط آمدند،

 

قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ

 

62- (لوط به ایشان) گفت: " جا نمی اورم، شما افراد ناشناسی هستید."

 

قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ

 

63- آنها گفتند: " ما عذاب الهی را که قوم تو درآن تردید داشته اند، با خود آورده ایم (و مأمور عذابیم)."

 

وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ

 

64- "و ما با مأموریتی حق و درست نزد تو آمده و مطمئناً راست میگوئیم."

 

فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ

 

65- " پس خانواده ات را پاسی از شب گذشته از اینجا بیرون ببر
     و تو هم دنبالشان برو وهیچکس متوجه پشت سرش نباشد (و برجای نماند) و به آن جا که مأمور هستید بروید."

 

وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ

 

66- " و ما لوط را از اين امر آگاه فرمودیم که صبحگاهان ريشه همه ی آن (تبهکاران) کنده خواهند شد."

 

وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ

 

67- و مردم (تبهکار) شهر (غافل از مأموریت مهمانان جوان) سرخوش و شاد بسوی خانه لوط آمدند .

 

قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ 

 

68- لوط گفت: " اینها میهمانان من هستند، رفتاری نداشته باشید که مایه شرمساری و آبرو ریزی من باشد،"  

 

وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ

 

69- " و از نافرمانی خدا بترسید و مرا خوار و سرافکنده نکنید."

 

قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ

 

70- آنها گفتند: "مگر ما ترا از حمايت مردم دنيا (در مقابل شهوت ما) منع نکرديم ؟ "

 

قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ

 

71- لوط گفت: " اين ها دختران من هستند، اگر میخواهید کار درستی بکنید (با آنها ازدواج بکنید)."

 

لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ

 

72- بجان عزیزت (ای پیامبر) که اینگونه افراد در مستی خود سرگردانند (وبی عقل و شعور شده اند)

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ

 

73- آنگاه صدائی مهیب و بسیار شدید هنگام طلوع خورشید همه شان را فرو گرفت.

 

 فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ

 

74- سپس آن شهر را زیر و رو کرده و تکه های سنگ سفالین برآنها باراندیم.

 

إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ

 

75- در بازگوئی این سرگذشت شان، نشانه ها و نکات پندآموزی برای هوشیاران که نشانه های الهی را می فهمند، وجود دارد.

 

وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ

 

76- وبقايای آن شهرشان برسر راه (کاروانها) شاخص و بر جا مانده است.

 

إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ

 

77- در بررسی این سرگذشت، نکته و نشانه ای پندآموز برای مؤمنان میباشد.

 

وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ

 

78- و اصحاب شهر ايکه: (صاحبان سرزمین های سرسبز و پردرخت، قوم پیامبر شُعیب) نیز بواقع مردی ستمگر بودند.

 

فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ

 

79- پس (از ستمگرهای فراوان شان،) از آنها انتقام گرفتیم
     و این دو شهر ویران شده (قوم لوط و قوم شعیب) برسر راه آشکار بوده و مایه عبرت رهگذران است.

 

وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ

 

80- و ساکنان سرزمین حِجر (قوم ثمود) بواقع پیامبران خدا را تکذیب میکردند (بطور کلی نبوت و پیامبری را انکار میکردند)  2

 

وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ

 

81- ما آیات خود را به ایشان رساندیم ولی آنها از آن روی گردان بودند.

 

وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ

 

82- و آنها در دل کوهها خانه هائی محکم و امن میتراشیدند و بنا میکردند.  

 

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ 

 

83- اما (با وجود خانه های سنگی محکم و امن شان،) صدائی مهیب و بسیار سهمگین و ناگهان صبحگاهان آنها را فرو گرفت.

 

فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ  

 

84- و آنهمه کوشش شان در محکم کاری در خانه سازی، فائده ای برایشان نکرد (و نابود شدند)

 

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ

 

85- ما آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست، جز براساس حق و حکمت نیافریده ایم
     و زمان رستاخیز حتماً در آینده فراخواهد رسید.
     پس ای پیامبر از لجاجت و نادانی وجهل دشمنان با روشی ملایم بگذر (که خدا به حساب همه میرسد).

 

إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ

 

86- همانا پروردگار تو بسیار خلاق (حدی برای خلاقيت او وجود ندارد)
     و برهمه موجودات داناست (و روحیات ودرجات رشد فکری همه افراد را میداند).

 

وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ

 

87- و براستی (ای پيامبر) ما از دو قسمت (وحی)، هفت آيه اول (يعنی سوره حمد) که بسيار تکرار ميشود
     و بقيه قرآن بزرگ را بتو عنايت فرموده ايم.

 

لاَ تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ

 

88- (با داشتن چنین نعمت بزرگ،) چشمانت را به دارائی هائیکه موقتاً در اختیار گروههائی از آنها (منکران) گذاشته ایم معطوف نکن
     و دلت به حالشان نسوزد (که بی ایمان هستند) و بال و پر مهربانی خود را برای حمایت مؤمنان بگشای.

 

وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ

 

89- و بگو که من آشکارا هشدار میدهم.

 

كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ

 

90- همان هشدار از عذاب الهی که برسر جزء جزء کنندگان (پیام الهی) نازل فرمودیم،

 

الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ

 

91- همانهائی که قرآن را (طبق دلخواه خود) به بخش هائی تقسیم کردند (بخشهائی را پذیرفته و بخشهای دیگر را نپذیرفتند.)

 

فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ

 

92- پس به پروردگارت سوگند که همه شان را بازپرسی خواهیم فرمود.

 

عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ

 

93- از آن کارهای زشتی که میکردند.

 

فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِين

 

94- (ای پیامبر) تو آنچه را که مأموریت داری، آشکارا بیان کن و به مشرکان اعتنا نکن.

 

إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ

 

95- ما حتماً شرّ مسخره کنندگان را از تو دفع خواهیم فرمود.

 

الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

 

96- همانهائی که غیر از خدا معبود دیگری را قائل هستند و بزودی عواقب این کار شوم را خواهند فهمید.       3

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ

 

97- و مسلماً میدانیم که از حرفهای بیهوده و ناروای آنها دلتنگ میشوی.

 

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ

 

98- پس (برای رفع چنین ناراحتی و دلتنگی) به ستایش وثنای پروردگارت مشغول شو و از سجده گذاران باش.

 

وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ

 

99- و همواره خداوند، پروردگارت را پرستش کن تا اينکه به حالت يقين برسی.

 
   

اين قسمت پاورقی است و قسمتی از قرآن نيست 

1- روح، رحمتی از خدا با صفاتی خداپسندانه است، مانند مهربانی ، بخشش، کمک، خلاقیت (ساختن چیزی از چیز دیگر) ، القاء افکار و غیره و مسلماً شامل همه صفات الهی نیست مانند بوجود آوردن هستی از نیستی و غیره. ازینرو خداوند فرموده: "از روح (صفات مبارک خود) دراو دمیدم"، نه از وجود خودم، چون خداوند ماده و دميدنی نيست. او بالاتر و برتر از هر توصيف است.

2- فرشتگانی بظاهر انسان بودند.

3- حِجره شبیه Hegra، (بطلمیوس Ptolemy) از شهری بنام Hegra و (پلاینی Pliny) بنام Egra نامبرده

 
   

برگشت

در آيه  25 سوره 57 (سوره حديد) خداوند ميفرمايد
 ما پيغمبرانمان را با آيات و دليل‌های روشن فرستاديم و با آنها كتاب وحی و وسيله سنجش (درست از نادرست) را نازل فرموديم تا
مردم جهان، برای برقراری عدالت و انصاف برپاخيزند
  
Home   | Farsi Translation | English Translation 
Copyright © 2010 QuranDrGilani.com All Rights Reserved.
Translated and maintained by Dr. Abdollah Gilani Email